۱۳۹۰ فروردین ۱۰, چهارشنبه

از یاد نبریم که میر و شیخ را به اسارت برده اند تنها به این خاطر که ثابت کردند جنبش از همیشه سبزتر است








نباید اجازه بدهیم حال و هوای تعطیلات و دید و بازدید نوروزی از یادمان ببرد که میر عزیز  و شیخ  شجاع را به اسارت برده اند تنها به این خاطر که در 25 بهمن به دنیا ثابت کردند جنبش سبز از همیشه زنده تر، استوارتر و سبزتر است.

تنها به این دلیل که ما را سبز نمی خواهند پدری را از آخرین ملاقات فرزندش در واپسین لحظات زندگی محروم ساختند.

تنها به این دلیل که ما را سبز نمی خواهند جوانان ما را کشتند و پیکرشان را هم از خانواده هایشان دریغ کردند.

تنها به این دلیل که ما را سبز نمی خواهند سیاه ترین جنایات را بر زنان و مردان، مادران و پدران، دختران و پسرانمان روا داشتند.

تنها به این دلیل که ما را سبز نمی خواهند ...


یادمان هست که با هلهله و شادی گرد مرگ را بر سر جامعه می پاشیدند و با پایکوبی و دست افشانی مرگ جنبش را مبارک باد می گفتند! شادی های سیاه و خاکستری رنگی که با سبزی بهمن و اسفند به حسرتی در دلهای تاریکشان بدل شد و مبارک بادی که به شیون و وامصیبتا بدل گردید. سبز شدنمان را با جداکردن این دو عزیز از ما خواستند پاسخی داده باشند. ولی غافل از آنکه ما سبز بودن را زندگی میکنیم.


بر خود واجب می دانم همانطور که از ایستادن ایشان در کنار خود دلگرم می شدم اکنون دلهای گرمشان را با ایستادن در کنارشان گرم تر کنم.


۱۳۹۰ فروردین ۶, شنبه

نمونه ای عملی از پیروزی رسانه ای جنبش و ترس حکومت: تدابیر امنیتی در محل اقامت معاون اول قوه قضایه پس از انتشار آدرس وی در سایتهای اینترنتی





 در پی انتشار مشخصات و آدرس محل سکونت سید ابراهیم رئیسی معاون اول قوه قضائیه جمهوری اسلامی در سایت های اینترنتی و وبلاگ های فعالین جنبش سبز که با استقبال بالایی هم روبرو شد ( بیش از 14000 بازدیدکننده تنها از یک وبلاگ )، شاهدان و اهالی محل خبر از استقرار نیروهای امنیتی داده اند که به شکل محسوس و نا محسوس  جهت حفظ امنیت جانی و مالی وی در محل مستقر شده بودند. این امر نشان دهنده اهمیت و تاثیر چنین فعالیت هایی در فضای مجازی بوده و بیشتر از هر چیز عمق ترس و ذلت عوامل حکومتی را نشان می دهد که تا چه اندازه شکننده و تو خالی هستند که از درج اطلاعات شخصی خود که  چندان هم پنهان نیست در سایت های اجتماعی و در این فضای مجازی تا به این حد دچار حراس و استیصال می شوند که به سرعت عکس العمل نشان داده و محافظان رنگارنگ را اجیر میکنند. این مهم خود نشان دهنده ظرفیت بالای چنین فعالیت هایی در بدنه جنبش بوده و پیروزی دیگری برای فعالین محسوب می شود. چرا که تنها با انتشار مطلبی که چند دقیقه برای فعالین هم وقت گیر نیست چنان خواب خوش را از این جنایت کاران می گیرد که مجبور به گماردن مزدوران امنیتی برای خود می شوند.

چنین تجربیاتی به خوبی قدرت و اهمیت این فضای مجازی را نشان می دهد و این نکته را خاطر نشان می سازد که از طریق همین فضای مجازی اینترنت می توان برای پیروزی نهایی بستر مناسبی را فراهم آورد، به شرط آنکه خود را باور داشته باشیم و دست در دست هم نهیم به مهر تا باهم میهن خویش را کنیم آزاد.


در ادامه مطلب کوتاهی  در ارتباط با تعریف این نوع فعالیت ها و تاثیرات آن بر حکومت ها در جریان مبارزات سیاسی (مدنی) مطرح خواهد شد.



تصویر منتشر شده که در آن به این اطلاعات اشاره شده است. از وبلاگ V




همانطور که در گفتارهای پیشین هم به آن اشاره شده است، یکی از محاسن مبارزات سیاسی (مدنی) که به آن مبارزات بی خشونت نیز گفته می شود تنوع شیوه های مبارزاتی بوده که در مقابل تک شیوه دفاعی حکومت ها موجب برتری مبارزین می شود. در این مجال به عنوان نمونه به مبارزاتی اشاره می شود که بخش روحی و روانی حکومت را نشانه گرفته و باعث می شود تمرکز او در بخش های مختلف دچار اختلال شده و نگرانی و اضطراب را به اردوگاه حکومت منتقل کند. 

اینچنین فعالیت هایی در بدبینانه ترین حالت باعث می شود تا عوامل اجرایی حکومت دچار نگرانی، استرس و عدم اعتماد به نفس شوند و در حین تصمیم گیری و یا اجرای دستورات در رده های مختلف با عدم تمرکز و قاطعیت عمل کنند. که این خود به معنی  از بین رفتن انسجام عملیاتی و فرسایش تدریجی قوای اجرایی در حاکمیت می باشد.

تاثیر دیگری که این گونه عملیات روحی- روانی برای عوامل حکومت در بر خواهد داشت از بین بردن حس امنیت شخصی این افراد و ایجاد یک ترس و وحشت دائمی در دل آنها می باشد و می تواند تا حدی پیش برود که این عوامل از سایه خود نیز دچار ترس و وحشت شوند. این امر موجب می شود که این نیروها برای حفظ امنیت خود و رها شدن از این ترس و وحشت ها مجبور به بکارگیری تدابیری شوند که کمترین اثر آن بر حکومت افزایش هزینه های مالی و انسانی خواهد بود.

یکی از این گونه فعالیت ها شناسایی و انتشار اطلاعات مربوط به عوامل حکومتی است که خود می تواند در دو سطح انجام شود :

1 -  شناسایی و انتشار اطلاعات محل سکونت و یا سایر اطلاعات شخصی مربوط به چهره های شناخته شده حکومت مانند رهبران، فرماندهان، روئسا، معاونین، مسئولین، سیاست مداران و ...

2 - شناسایی و انتشار اطلاعات محل سکونت و یا سایر اطلاعات شخصی مربوط به عوامل دخیل در جنایات حکومت مانند شکنجه گران و بازجویان زندانها، نیروهای سرکوبگر رژیم، عوامل نیروهای غیر رسمی حکومت که در کشتار و اجرای جنایات برای رژیم و سرکوب های وحشیانه مبارزین فعالیت می کنند، عوامل و نیروهای نظامی و مسلح رژیم که در رویارویی با مبارزین دست به اعمال جنایت کارانه و خشونت آمیز می زنند و ...

در اینجا همچنان که درابتدا نیز اشاره شده نمونه ای از این نوع فعالیت ها به اجرا در آمده است و کمترین تاثیری که به دنبال داشته ایجاد نگرانی برای این اشخاص بوده که در اجیر کردن نیروهای امنیتی خود را نشان می دهد.

آنچه باعث می شود اینچنین حرکاتی تا به این اندازه تاثیر پذیر باشند اطلاع کلیه عوامل حکومتی از نامشروع بودن خود و سیستم حکومتیشان است. نکته ای که در یک کلام روشن تر به این معنی است که عده ای قلیل در بین جمعیت کثیری که مخالف و دشمن آنها است قرار گرفته اند و در تمام لحظه ها باید نگران حمله ای از طرف این جمعیت وسیع باشند. و برای آنکه زیر دست و پای مخالفان بیشمار خود مدفون نشوند ناگزیر به اعمال خشونت و جنایت بوده و دست به فضا سازی های بی شمار می زنند . همچنین به جهت قوی جلوه دادن خود با دروغ پردازی و ایجاد رعب و وحشت سعی در عقب نگاه داشتن این جمعیت مخالف دارند.


۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

سه شنبه 17 اسفند را نباید از دست داد






همراه شو عزیز

تنها نمان به درد

که این درد مشترک

هرگز جدا جدا درمان نمی شود

حتی اگه تصمیم داریم  که هرشب در خیابون ها باشیم نباید سه شنبه رو از دست بدیم. کسی نمیگه اگه گروه های چند نفره داریم که با هم هماهنگ شدن هر شب نریم تو خیابونا و جو رو ملتهب نکنیم ولی همه باید سه شنبه باشیم. باید از همین ساعت شروع کنیم به اطلاع رسانی همه جانبه.

من که تقریبا هر روز از یک مسیر متفاوت میرم خونه و تو مسیرم هرکجا که بشه برگه های کوچیک شعار نویسی شده که توش برای سه شنبه مردم رو دعوت کردم میریزم کف خیابون.

متن هایی و که من توی برگه ها مینویسم اینهاست :

  -
وعده ما سه شنبه 17 اسفند همه میادین اصلی
 
  -این سه شنبه دوباره سبز خواهیم شد، همراه شو عزیز
 
  - سه شنبه 17 اسفند ساعت 17 ، مرگ بر دیکتاتور
 
  - سه شنبه های اعتراض= 17 اسفند همه میادین اصلی
 
  - همراه شو عزیز ، سه شنبه 17 اسفند
 
  - اسفند دونه دونه سید علی سرنگونه ، 17 اسفند ساعت 17


بچه ها همت کنیم که باید همه رو آگاه کرد. باور کنید وضع حکومت خیلی قاراش میشه، چند تا تکون دیگه کارش و تموم میکنه.

سه شنبه با دیکتاتور قرار داریم یادتون نره.
همراه شو عزیز

۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

در روزی که به نام تو می خوانندش، باز هم خواهم آمد




باز هم خواهم آمد 

یادم نرفته آن زمانی که تو برای دفاع از من سینه سپر می کردی

یادم هست که تو با شجاعتت ایستادگی را معنی کردی

و ترس را همدم دلهای سیاهشان ساختی

یادم نرفته آن زمان که افتاده بودم، تکه پارچه ای از حجاب آزادگیت بود که خوناب پیشانیم را زدود

حجابی  که به شلاق سیاه دلی بر روشنایی  آسمانت افکنده اند

یادم هست زمانی که سکوتم را شرم سار فریادت کردی و ایستادی آنچنان که نشستن را به سخره گرفتی

باز هم خواهم آمد

برای آنچه همه می خواهیم و آزادی می نامندش.

این بار هم آزادی زنان ومردان میهنم را فریاد خواهم زد

این بارهم برای باز پس گرفتن آنچه از ما دریغ شده  خواهم آمد.

و در روزی که به نام تو می خوانندش باز هم خواهم آمد

تا آزادی را همچون همیشه با هم فریاد کنیم


۱۳۸۹ اسفند ۶, جمعه

همانطور که نمی خواهیم تنهایمان بگذارند پس تنهایشان نگذاریم




فارغ از هرگونه اختلاف نظر و سلیقه ای، و تنها به خاطر حمایت از کسانی که از ما حمایت کرده اند با هر پیشینه ای و هر ایدئولوژی و مکتبی که داشته اند، به خاطر سازش نکردن و پا پس نگذاشتنشان و کنار ما بودنشان، به خاطر سبز بودنشان، به خاطر حقوق شهروندیی که نتنها از ایشان که از تک تک ما دریغ شده، حقوقی که برای آن به پا خواسته ایم.

به خاطر خودمان هم که شده نباید این دو عزیز را تنها بگذاریم.


حتی اگر به رهبری جنبش قبولشان نداشته باشیم، سبز که هستند و همراه ما که بوده اند. همانطور که سهراب بود، ندا و ترانه بودند، صانع و محمد هم،

حتی اگر از گذشته ایشان دلگیر باشیم، اکنونشان که سبز بود،

حتی اگر از عقایدشان ناخشنود باشیم و از تکرار برخی از عبارات بیزار؛  آزادی را که بارها در کنار ما فریاد زدند،

حتی اگر برای آزادی فریاد می زنیم اکنون انسان دیگری در بند است،

حتی اگر برای حقوق شهروندی می جنگیم اکنون چیزی از آن باقی نگذاشته اند و جنایتی دیگر در راه است،

حتی اگر نه برای جنبش سبز که برای ایران وایرانی می جنگیم اکنون ایرانی دیگری را با خود برده اند

حتی اگر ...  


همانطور که نمی خواهیم تنهایمان بگذارند پس تنهایشان نگذاریم.


۱۳۸۹ اسفند ۱, یکشنبه

مبارزات بی خشونت چیست ؟ ( تعریف و طرز کار مبارزات مسالمت آمیز یا Nonviolent Struggles )





در تعریف مبارزات را بر دو نوع تقسیم می کنند، مبارزات نظامی و مبارزات سیاسی (مدنی)

زمانی که از مبارزات مردم یک جامعه بر علیه رژیم های دیکتاتوری، استبدادی و نامشروع  حاکم بر جامعه صحبت به میان باشد باید دید که تعریف اول یعنی مبارزات نظامی (خشونت آمیز) در برابر دیکتاتوری ها چه سرانجامی خواهد داشت.

قبل از هرچیز باید یاد آور شد که مبارزات نظامی یا خشونت آمیز به معنی مبارزات مبتنی بر جنگ های مسلحانه است و اقلب به صورت چریکی و نامنظم صورت می گیرد. یعنی مردم در برابر رژیم حاکم دست به عملیات نطامی و مسلحانه می زنند.

مبارزات نظامی یا خشونت آمیز در برابر دیکتاتوری ها بجای اینکه به نقطه ضعف آنها ضربه بزند، به نقطه قوت اینچنین رژیم هایی تبدیل شده و در واقع تبدیل به نقطه ضعف مردم جامعه خواهد شد. در چنین شرایطی این مبارزات به عرصه رقابت در زمینه هایی از قبیل نیروهای آموزش دیده نظامی ، تدارکات ، مهمات و تکنولوژی جنگ افزاری و غیره بدل می شود که در آن مردم مبارز آشکارا در وضعیت  بسیار نامساعدتری در مقابل رژیم حاکم قرار خواهند گرفت. چراکه حکومت همواره در تمام این موارد از امکانات بیشتری برخوردار است.

در این بین اتکا به نیرو های بیگانه برای کسب آزادی و یا  مذاکره  برای بیرون راندن دیکتاتورها نیز هرکدام به دلیل وجود مشکلات و مسایل بسیار، به نحوی با شکست مواجه می شوند که بحثی جدا می طلبد و در این گفتار مجال آن نیست.

پس باید به دنبال راهی بود که بتواند برتری آشکاری به مقاومت و مبارزات دمکراتیک مردم در مقابل حکومت بخشیده و در عین حال به تضعیف هرچه بیشتر نقاط ضعف رژیم بپردازد. گزینه مناسب برای چنین حرکتی همان نوع دوم مبارزات یعنی «مبارزات سیاسی (مدنی) » است.

مبارزات سیاسی یا همان مبارزات مدنی همان چیزی است که به واسطه شیوه مبارزاتی آن به مبارزات بی خشونت نامگزاری شده و با برخی تعاریف کاملا اشتباه که به خاطر نداشتن دانش و آگاهی از این شیوه مبارزاتی در بین جوامع به وجود آمده کاملا متفاوت است. این اشتباه شاید از نام بی خشونت سرچمشه گرفته باشد که تصور می شود در مقابل وحشی گری های حکومت ها به خاطر بی خشونت بودن نباید از خود دفاع کرد.

مبارزات بی خشونت یا همان مبارزات سیاسی (مدنی) که به واسطه عدم استفاده از روشهای نظامی و خشونت آمیز از قبیل سلاح های فیزیکی وجنگی برای ترساندن، صدمه زدن ،کشتن و ویران کردن، به آنها بی خشونت گفته می شود می تواند برای رسیدن به اهداف مختلفی مورد استغاده قرار بگیرد. این اهداف می توانند در طیف گسترده ای از تلاش برای اجبار حریف به اتخاذ تصمیماتی خاص، ایجاد شرایطی به منظور حل مسالمت آمیز کشمکش ها و حتی متلاشی کردن کامل رژیم طبقه بندی گردند.

اصول و مشخصات مبارزات سیاسی (مبارزات بی خشونت) به شرح زیر می باشد :

1– در مبارزات سیاسی (مدنی) ، نتیجه مبارزات از راهکارهای انتخاب شده توسط حکومت بدست نخواهد آمد.

2 – در یک مبارزه سیاسی (مدنی)، مبارزه برای رژیم مشکل است.

3 – مبارزه طلبی سیاسی به گونه ای منحصربه فرد، نقاط ضعف دیکتاتوری را به شدت تضعیف کرده و منابع قدرت را از وی دریغ می کند.

4 – مبارزات سیاسی (مدنی) می تواند حرکتی کاملا پراکنده بوده و در عین حال بر روی یک موضوع خاص متمرکز باشد.

5 - مبارزات سیاسی (مدنی) موجب بروز خطا در قضاوت و عملکرد حکومت ها می شود.

6 – مبارزات سیاسی (مدنی) می تواند به صورتی موثر مردم، گروه های اجتماعی و موسسات مختلف را به شکل یک مجموعه واحد با هدف خاتمه دادن به سلطه وحشیانه عده ای معدود، متحد نماید.

7 - مبارزات سیاسی (مدنی) می تواند باعث توزیع موثر قدرت در جامعه گردد که این امر خود باعث تاسیس و پابرجا ماندن یک جامعه دمکراتیک می شود.

مبارزات بی خشونت یا مبارزات سیاسی (مدنی) بسیار پیچیده تر و متنوع تر  از راه های مبتنی بر خشونت است. درست بر خلاف مبارزات خشونت آمیز (نظامی)، مبارزات بی خشونت یا مبارزات سیاسی(مدنی) توسط جنگ افزارهای روانی، اقتصادی و سیاسی که توسط مردم و موسسات اجتماعی به کار گرفته می شوند به مبارزه می پردازند.این سلاح ها با نام های گوناگونی همچون :
  • اعتراضات خیابانی 
  • اعتصابات
  • عدم همکاری ها
  • تحریم ها و بایکوت کردن های مسایل و موارد مربوط به حکومت توسط مردم
  • بی میلی ها
  • و ... 
شناخته شده اند.

همانطور که در گفتارهای گذشته هم به طور مفصل اشاره شد، تمامی دولت ها و حکومت ها تنها تا زمانی می توانند به حکومت خود ادامه دهند که نیروی مورد نیاز خود را توسط همکاری، اطاعت و فرمانبرداری مردم و موسسات اجتماع تامین نمایند. مبارزات بی خشونت یا همان مبارزات سیاسی(مدنی) بر خلاف نوع خشونت آمیز آن یعنی مبارزات نظامی، شیوه ای کاملا مناسب و منحصر به فرد برای جدا کردن این منابع قدرت از دولت ها و حکومت ها است.

در این بین باید به نکته ای توجه کرد و آن خطای رایج در مبارزات سیاسی(مدنی) یا بی خشونت گذشته در جوامع مختلف می باشد. خطای همه گیری که به اشتباه تصور می شد می توان با اتکا بر یک یا دو روش ، مثل اعتصابات و تظاهرات عمومی به نتیجه رسید.
در حقیقت روشهای بسیاری وجود دارند که به استراتژیست های جنبش های مبارزاتی اجازه می دهند در مواقع لزوم مقاومت را متمرکز کرده یا پراکنده سازند و چنانچه هر کدام از روشها با بن بست مواجه شد با اتخاذ روشهای بعدی از انفعال جنبش و مبارزان جلوگیری کنند.


بر گرفته از کتاب
  A Conceptual Framework for Liberation Democracy to Dictatorship  From
اثر Gene Sharp


۱۳۸۹ بهمن ۲۶, سه‌شنبه

کلامی با تو برادرم...




برادر جان ...
اگر جان را خدا داده ست، چرا باید تو بستانی ؟

با چشمانی خیس و سینه ای سوخته اینبار با تو برادرم سخن دارم.
سوزش چشمانم از گاز اشکاور و سنگینی سینه ام از گاز فلفل شاید مرا به اشتباه می اندازد ولی این اشکهایم حکایت از درد غریبی دارد.
دردی که سالها پیش هم، سینه ای را سوزاند و آفرینش کلماتی از سینه استادی را موجب شد. سوزی که در سخنش متبلور بود، با نغمه های عندلیب آواز ایران زمین جاودانه شد.

برادرم دردی که بر بازوانم نشاندی و سوزی که بر سینه ام گران داشتی در مقابل درد  نابرادری ها و با دوستی دشمنی ها کجا یارای برابری دارد.

برادر جان ...
تفنگت را زمین بگذار
 این کلام استاد فریدون مشیری با نوای استاد آواز ایران محمدرضا شجریان به تو برادرم ...


تفنگت را زمین بگذار،

که من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجار

تفنگ دست تو یعنی زبان آتش و آهن

من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیان کن

ندارم جز زبان دل ، دلی لبریز مهر تو ،

تو ای با دوستی دشمن !

زبان آتش و آهن

زبان خشم و خونریزی ست

زبان قهر چنگیزی ست


بیا ، بنشین ، بگو ،بشنو سخن ـ شاید

فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید

برادر گر که می خوانی مرا ، بنشین برادروار

تفنگت را زمین بگذار،

تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو

این دیو انسان کش برون آید.


تو از آیین انسانی چه می دانی ؟

اگر جان را خدا داده ست

چرا باید تو بستانی ؟

چرا باید که با یک لحظه ، غفلت ، این برادر را

به خاک و خون بغلطانی ؟

گرفتم در همه احوال حق گویی و حق جویی
و حق با توست ،

ولی حق را  برادر جان ، به زور این زبان نافهم آتشبار

نباید جست !


 اگر این بار شد وجدان خواب آلوده ات بیدار
تفنگت را زمین بگذار ...


فریدون مشیری .